دهی از دهستان کبودگنبد بخش کلات شهرستان دره گز، در 18000گزی جنوب باختری کلات دره. سردسیر. سکنه 149 تن. آب آن از رودخانه. محصول آنجا غلات. شغل زراعت، مالداری، قالیچه و گلیم بافی. راه آنجا مالرو است. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9) ، ترسانیدن. (منتهی الارب)
دهی از دهستان کبودگنبد بخش کلات شهرستان دره گز، در 18000گزی جنوب باختری کلات دره. سردسیر. سکنه 149 تن. آب آن از رودخانه. محصول آنجا غلات. شغل زراعت، مالداری، قالیچه و گلیم بافی. راه آنجا مالرو است. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9) ، ترسانیدن. (منتهی الارب)
مخفف از این سان. از این گونه. از این قبیل. زینسان (مخفف آن) : بود دانشومند و هم پهلوان نبیند کسی پیر زینسان جوان. فردوسی. برین دشت ازینسان بکین آمدم نه از بهر گاه و نگین آمدم. فردوسی. همه بوم ما را ازینسان بر است اگر زر و سیم است اگرگوهر است. فردوسی
مخفف از این سان. از این گونه. از این قبیل. زینسان (مخفف آن) : بود دانشومند و هم پهلوان نبیند کسی پیر زینسان جوان. فردوسی. برین دشت ازینسان بکین آمدم نه از بهر گاه و نگین آمدم. فردوسی. همه بوم ما را ازینسان بر است اگر زر و سیم است اگرگوهر است. فردوسی
مخفف از این پس. از حالا. از این ببعد: بدو گفت هرگز تو در خان من ازین پس نباشی نگهبان من چنین داد پاسخ ورا پیشکار که ایدون گمانم من ای شهریار کزین پس نیابی تو از بخت بهر بمن چون دهی کدخدائی شهر. فردوسی. سپاه دو کشور چو کردم نگاه ازین پس جز او را نخواهند شاه. فردوسی.
مخفف از این پس. از حالا. از این ببعد: بدو گفت هرگز تو در خان من ازین پس نباشی نگهبان من چنین داد پاسخ ورا پیشکار که ایدون گمانم من ای شهریار کزین پس نیابی تو از بخت بهر بمن چون دهی کدخدائی شهر. فردوسی. سپاه دو کشور چو کردم نگاه ازین پس جز او را نخواهند شاه. فردوسی.
دهی است از دهستان قوریچای بخش قره آغاج شهرستان مراغه. واقع در 33 هزار و پانصد گزی باختر قره آغاج و 3هزارگزی جنوب راه شوسۀ مراغه به میانه، با 410 تن سکنه. آب آن از رودخانه و چشمه و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی است از دهستان قوریچای بخش قره آغاج شهرستان مراغه. واقع در 33 هزار و پانصد گزی باختر قره آغاج و 3هزارگزی جنوب راه شوسۀ مراغه به میانه، با 410 تن سکنه. آب آن از رودخانه و چشمه و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)